بحران راه نرفته

ساخت وبلاگ

چهار سال پیش قرار بود با میم کارهایی بکنیم. قرار بود من برای مجوز اقدام کنم و او بدون نوبت و تکلف های مرسوم، مجوزم را جلو بیاندازد. قرار بود روی فرهنگ عمومی کار کنیم. تقسیم کار این طور بود که کارهای نظری اش با من باشد، و میم اجرا کند. تیمی که تشکیل داده بودیم را گسترش می دادیم. حداقل هفته ای سه چهار ساعت در این باره تبادل نظر داشتیم... قرار بود دفترمان شبیه یک خانه ی مسکونی باشد. من اصرار داشتم تمام سالن و اتاق ها فرش شود. میم ایده هایم را قبول کرده بود. قرار بود هر اتاق را یکی  مان برداریم و اتاق بزرگ تر تحریریه مان باشد... توی چنین محیطی قرار بود من روی دغدغه ی خودم یعنی توسعه کار کنم. قرار بود این توسعه را ربطش دهم به فرهنگ و به خصوص فرهنگ عمومی... مصاحبه های مقدماتی را انجام داده بودم... میم هم قرار بود رصد کند و مسائل مرتبط را گوشزد کند. به ویژه قرار بود بخش اعظمی از گیر و دارهای اداری و اجرایی روی دوش او باشد...

ما درگیر یک رویای واقعی بودیم، که ناگهان گروه از هم پاشید و آن رویا در نطفه خفه شد. کدورتی که پیش آمد را تلاش هیچ کدام از بچه ها از دلم بیرون نکرد. چهره ی میم توی ذهنم تبدیل شد به یک آدم بد، آدمی که اذیتم کرده... بعدتر توانستم ببخشمش. از بزرگ واری ام نبود، دلیلی برای نبخشیدن نداشتم. بخشیدم. اما دلم صاف نشد. ب بارها سعی اش را کرد که این زنجیر پاره شده را گرهی بزند، منم بارها با خودم کلنجار رفتم، اما دلم صاف نبود، دلم روشن نبود، دلم آرام نبود وقتی به از سر گرفتن آن گروه فکر می کردم...

حالا چهار سال گذشته. میم لا به لای خرده فرمایشات با واسطه ای که فرستاده، یک متن کوتاه مبتدی که همان موقع ها نوشته بودم را جا کرده! در مورد توسعه نوشته بودم و عنوانم این بود "چرا توسعه؟"

فکر کردم میم می خواسته مرا ببرد به آن روزها، به خصوص که الان کار و بارش هم توی ... گرفته. تمام مطالب را با دقت و ظرافت بررسی کردم، پیشنهاداتم را هم نوشتم. بعد بدون این که به روی خودم بیاورم که یک فایل بی ربط هم آن وسط ها بوده، فایل را فرستادم رفت!

بحران: کینه ای از میم ندارم، اما دیگر نمی خواهم در معرض آسیب باشم. میم دوست که هیچ، دیگر برایم هم کار هم محسوب نمی شود. کاش یکی را پیدا می کرد و مرا از این همه نه گفتن معاف می کرد...

بحران های من...
ما را در سایت بحران های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4crisisesb بازدید : 60 تاريخ : دوشنبه 9 اسفند 1395 ساعت: 6:33