1. بچه که بودم، برادر بزرگ ترم مرا برای تماشای فوتبال با هم محله ای ها می برد. آن ها (پسر بچه ها یی که فوتبال بازی می کردند)، یک اصطلاحی داشتند به اسم "سوت کردن". هر وقت یک نفر توپ را به جای دوری می انداخت، خیلی دور از زمین بازی، از این اصطلاح استفاده می کردند. در واقع "سوت کردن" توپ، با اوت کردن و شوت کردن آن تفاوت داشت. "سوت کردن"، مسافت دور و بی ربط را می رساند. 2. رابطه ام با کاف.کاف سر بی شعو,بحران,ملایم ...ادامه مطلب