بحران ننوشتن ها

ساخت وبلاگ

بعد از دو سه هفته حال بد، مثل بچه ای که راه رفتن را تازه آغاز کرده، نشسته ام و کارهای عقب افتاده را سر و سامان می دهم. هنوز دستم به نوشتن نمی رود.

از آ.ث که عذرخواهی کرده بودم برای اهمالم، بهم وقت بیش تری داده بود. امروز بالاخره گزارشش را تکمیل کردم و با یازده روز تاخیر برایش فرستادم. زیادی تشکر کرد. از این اخلاق ها ندارد. فکر کنم مراعاتم را می کرد. براش نوشتم می دانم که دیگر به دردش نمی خورد، اما همین که نوشتم برایم کافی است...

بحران: این شروعم بود. یعنی آرزو می کنم که شروعم باشد. هنوز خیلی ننوشته دارم...

بحران های من...
ما را در سایت بحران های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4crisisesb بازدید : 68 تاريخ : سه شنبه 29 فروردين 1396 ساعت: 20:43